Sunday, March 21, 2010

روزمره ها - دو



بوی سنبل فضای خانه را پر کرده، اولین روز سال است و نم نم باران طبیعت را تازه تر از آنچه هست نشان می دهد. انگار که بخواهد شهر را بشوید از هر چه پلیدی است که از هشتاد و هشت مانده باشد. مثل همیشه برای غدا صدایم می کنند، میل ندارم ترجیح میدهم برای چند لحظه هم که شده سکون را تجربه کنم. نه! به این آسانی ها نمی توان شست و ربود آنچه را که تاریخ می نامیمش چه سراسر اشتیاق باشد چه رنج نامه، اگر دنبال تغییرید میتوانید 365 روز آینده را به حای 88 روی اوراقتان بنویسید 89 و شاد باشید که امید سال تازهای . در دل دارید و آنچه می خواهید خواهد رسید و هیچوقت دیر نیست
خواهرم خوشخال است از سال و جدید و سعی دارد باز هم روی همه چیز حساب کند، نه این نو شدن خیالس است توهم است
ماهی های من یک ساله شدند، دوستشان دارم
یاد خوابم افتادم
پیری به من گفت عشق یعنی همین
یادش بخیر
میل غذا ندارم


2 comments:

Anonymous said...

منم ماهی های شما رو دوس دارم نشد مهمونمون بشن امسال...ء

مافوق said...

merci azız